چرا بازی نمیکنی؟
من شرایط بدی ندارم و از لحاظ بدنی آماده هستم. بدون مشکل خاصی تمرین میکنم ولی به هر حال این سرمربی است که تصمیم میگیرد چه کسی بازی کند. وظیفه من به عنوان یک بازیکن این است که تمرین کنم.
با اولیویرا صحبت نکردی؟
خیر، حرفی نزدم.
این روزها بحث حضور تو در سپاهان مطرح است. در این مورد صحبت میکنی؟
من قبل از شروع فصل از سپاهان پیشنهاد جدی داشتم و باید از آقای رحیمی تشکر کنم. شرایط سپاهان خیلی بهتر از تراکتور بود ولی من به خاطر مردم تبریز تراکتور را انتخاب کردم چون آنها از حضور من در این تیم استقبال کردند. من با انگیزههای زیادی به تراکتور آمدم تا بتوانم برای این تیم بهترین بازیها را انجام دهم.
حالا با این شرایط تصمیم برای ترک تراکتور داری؟
اگر این وضعیت ادامه داشته باشد و نتوانم با سرمربی کار کنم و به آنچه که میخواهم برسم احتمال جداییام وجود دارد.
فکر میکنی دلیل نیمکتنشینیات چیست؟
من یک بازیکن هستم و نمیتوانم در این خصوص صحبت کنم. قبل از شروع لیگ مسائلی به وجود آمد و البته مریض هم شدم و چند هفته بعد مصدوم شدم. الان اما شرایط خوبی دارم و باید ببینم در بازیهای آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
برخی معتقدند با توجه به عملکرد نه چندان خوب خط دفاعی تراکتور در بازی با ذوبآهن، احتمالاً به ترکیب اصلی برمیگردی؟
تیم ما از لحاظ امتیازی چندان بد عمل نکرده ولی باید پذیرفت که تراکتور تا الان با تیمهای قوی بازی نکرده است. ما در شرایطی با مس کرمان، پیکان و صنعت نفت بازی کردیم که نتایج خوبی نمیگرفتند و بازی با ذوبآهن هم در شرایطی با شکست ما همراه شد که آنها امسال یکی از تیمهای ضعیف لیگ بودهاند.
چرا تا به امروز نسبت به نیمکتنشینی اعتراض نکردی؟
من یک بازیکن حرفهای هستم و اهل حاشیه و اعتراض نیستم. من فقط باید تمرین کنم و حالا این که مربی به من اعتماد کند یا خیر به خودش مربوط است. من تا الان به تصمیم اولیویرا احترام گذاشتم و بعد از این هم احترام میگذارم. کارنامه فوتبالی من مشخص است و دو سال پیش که در تراکتور بودم همراه با این تیم بهترین خط دفاعی را داشتیم.
فکر میکنی اولیویرا از تو شناخت کافی دارد؟
من معتقدم وقتی یک مربی قرار است هدایت یک تیم را برعهده بگیرد حداقل از یک ماه قبل اطلاعات لازم را در مورد این تیم به دست میآورد. فکر میکنم اولیویرا وقتی به تراکتور آمد شناختی از من نداشت و نمیدانست چه سابقهای دارم. یادم میآید برای گرفتن خانه به بنگاه رفته بودم که آنجا به صورت تصادفی اولیویرا را دیدم. بنگاهدار هم با من خوش و بش کرد و به اولیویرا گفت که من بازیکن تیم ملی بودهام و در جام جهانی بازی کردهام.