تیراختور؛ همانند تیری بود كه در سال 88 توانست از چله كمان حمایت مردم آزربایجان، رها شود. اینكه جایگاه شایسته چنین تیمی در لیگ 88-89 كجای جدول بود كاری نداریم. واقعیت این است كه حداقل مقامش هفتم بود. سال بعد كه رتبه سوم و حتی عنوان قهرمانی را از آن خود كند، بعد از برد حماسی استقلال در تهران، به ناگه روند نزولی در پیش گرفت و به رتبه پنجم رسید. اگر تیم شرایطش را حفظ می كرد، بدترین رتبه مورد انتظار، سومی لیگ بود. ولی با آمدن قلعه نویی، و نیز تعیین شرایط جدید سهمیههای آسیایی تیراختور، برای اجابت خواسته هواداران، باید قهرمان می شد تا مستقیما آسیایی شود و نه از طریق بازی پلی آف. تیراختور واقعا می تاخت، و بارها می توانست برای بقیه رقبا دست نیافتنی شود. اگر باخت ابتدای فصل به صبا را به محرومیت تماشاگران و نیز، نبود هارمونی میان بازیكنان جدید ارتباط می دادیم، الان می توان افسوس نتایج عجیب و غریبی چون باخت خانگی به نفت تهران، تساوی خانگی در برابر سایپا، راه آهن و حتی مس سرچشمه و اخیرا فجر سپاسی را خورد. جلوگیری از پیروزی تیراختور در قم و نیز بازانده شدن به استقلال هم كه جای بحثی ندارد. با همه این اوصاف تیراختور استقلال را پشت سر گذاشته و فقط سه امتیاز كمتر از سپاهانی دارد كه برعكس تیراختور بوده است؛ بر عكس از این لحاظ كه اگر در تیراختور در تعدادی از بازیها به طور عجیب و غریب نتوانسته ببرد، سپاهان به طور عجیب و غریب توانسته ببرد!! نمی توان اسم اینها را شانس گذاشت. چون شانس باید برای همه مساوی باشد. آللاه اصفهانلیلارین آلا گؤزلرینه عاشیق دئییل!!
به هر روی دو هفته از بازیها مانده و امكان آنكه بالاخره شانس در تیراختور را بزند، هست! اگر هم شانسی در كار نبود، تیراختور باید مستقیما آسیایی شود. یا اینكه باید هر دو سهمیه به تیمهای اول و دوم لیگ اختصاص یاید، و نه به تیم قهرمان جام حذفی كه با بازی با چند تیم دسته دو و یكی در بازی های خانگی توانسته فینالیست شود! و یا اینكه AFC سهمیه ها را به تعداد سابق برگرداند.
و اكنون فرض بر آسیایی شدن تیراختور است. شاید برخی ها بگویند فقط نیمه دوم از بازی تیراختور مقابل پرسپولیس، آسیایی بود. ولی باید گفت نیمه اول هم تیراختور عظمت خود را نشان داد. حریف تیراختور، یعنی تیمی كه در آسیا به یك تیم شش گل زده است یك پنالتی به دست آورد. ولی زننده ضربه پنالتی تحت تاثیر جوی كه تماشاگران ایجاد كردند، توپ را به بیرون زد. در حقیقت پنالتی زن اصلیشان از واهمه چنین لحظهای، كلا قید آمدن به تبریز را زده بود. و در نیمه دوم بود كه تیراختور با ورود كیانی و ابراهیمی، كلا بر زمین حریف خیمه سنگین زد و حتی می توانست بیشتر از چهار بار دروازه حریف را باز كند.
همه این بازی را دیدند و با قدرت تیراختور آشنا شدند. این تیم از لحاظ مهره بازهم می تواند تقویت شود. انتظارات از چنین تیمی چه باید باشد؟ آیا باید فقط انتظار داشت كه برود و در آسیا از گروه خود صعود كند و آبروداری كند و یا دوباره مثلا یكی از سه جام ممكن را به دست آورد؟ خیر؛ همانطور كه تیراختور با حضور خود در لیگ برتر، كلیه شرایط و فرهنگ طرفداری را تغییر دهد، یقینا در آسیا نیز تا حدی به انجام چنین كاری خواهد بود؛ ولی این تیم، هدفش نباید كمتر از تصاحب عنوان قهرمانی در جام قهرمانان باشگاههای آسیا باشد.
—
در مورد تعویضهای طلایی بازی تیراختور4-1پیروزی، و مظلومیت امیرپاشا
پس از بازی تیراختور و پیروزی قلعه نویی كه مسرور از پیروزی قاطع تیراختور بود، چنین عنوان كرد كه در نیم فصل قبلی، در روی نیكمت دستش بسته بوده و از این لحاظ در نوع خود مظلوم ترین بوده است! همانطور كه می دانید در بازی یاد شده، كیانی و ابراهیمی به جای حدادی فر و و آشوبی وارد میدان شدند تا تیراختور انگار با قوای محركه جدید حملات سنگین خود را آغاز كند كه نتیجه را همگان دیدند. البته من قبلا در مورد كیانی با برخی از دوستان در این مورد مباحثات زیادی داشتهام و جانب قلعه نویی را گرفتهام. یكی از دلایل عدم موفقیت استقلال كهكشانی و پرسپولیس كمی تا قسمتی كهكشانی، اپیدمی بازیكن سالاری است.
ولی اكنون از قلعه نویی، كه می گوید در نیم فصل مظلوم بودهاست، می توان پرسید كه چرا پروسه بخشش كیانی را آنقدر طولانی كردند كه چندین فرصت سوخت، تا امروز برای قهرمانی تیراختور نیم نگاهی به بازیهای تیمی همچون سپاهان داشته باشیم!؟ همانطور كه گفتیم اگر فقط دو تا از نتایج مساوی فوق الذكر برد بود الان هیچ نگرانی از تبانی و ساخت و باخت دیگران نبود.
به هر حال باز هم در پایان امیدواریم، تیراختور با تفاضل گل بالا مس سرچشمه و ملوان را ببرد تا اگر ذوب آهن سپاهان را برد، جام به تبریز برود.